هر هفته یك فیلم كوتاه در مهر -۲۰؛

پسر تپلی که نتوانست دروازه بان فوتبال شود

پسر تپلی که نتوانست دروازه بان فوتبال شود

بازی فوتبال: محمدرضا حسنی رنجبر کارگردان فیلم کوتاه پارادوپینگ با موضوع تلاش یک پسر نوجوان برای ورود به یک تیم فوتبال، به ارائه توضیحاتی درباره ی این اثر پرداخت.



خبرگزاری مهر -گروه هنر-زهرا منصوری: درست در همین سال هایی که سینمای ایران بواسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشه ها را تجربه می کند و پروسه عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بواسطه فراگیر شدن زمینه های عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان ساز در دنیای جدید شمرده می شود و بنا بر این دیگر به سختی می توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر می خواهد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی قسمتی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.
فیلم کوتاه «پارادوپینگ» به کارگردانی محمدرضا حسنی رنجبر و نویسندگی رضا فهیمی فیلم کوتاهی است که در بیستمین نوبت از این سلسله گفتگوها، میزبان کارگردانش بودیم.
«پارادوپینگ» سوژه ای ساده درباره ی نوجوانی دارد که با وجود اضافه وزن علاقه دارد به عنوان دروازه بان در تیم فوتبال مدرسه پذیرفته شود اما با چالش هایی مواجه می باشد.
آنچه می خوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با محمدرضا حسنی رنجبر کارگردان فیلم کوتاه «پارادوپینگ» است.
* در این فیلم کوتاه با رضا فهیمی همکاری داشتید که در عرصه فیلم کوتاه از فیلمسازان شناخته شده است و سال قبل با فیلم «سفیدپوش» از طرف جشنواره فیلم کوتاه تهران به آکادمی اسکار هم معرفی گردید. کمی از شکل گیری این همکاری بگویید و این که چگونه به ایده «پارادوپینگ» با لحن نزدیک به کمدی آن رسیدید؟
من حدود سه سال است که در باشگاه ورزشی صنعت مس رفسنجان مشغول به کار هستم و با بچه های مشغول در آکادمی پایه، ارتباط دارم. از تمرینات آنها فیلم و عکس تهیه می کنم برای آنالیز و بررسی و بنا بر این رابطه نزدیکی با بچه ها داشتم. از نزدیک در جریان دغدغه این بچه ها برای ورود به میدان فوتبال بودم و از آنجا که علاقه به فیلمسازی هم داشتم، همیشه دوست داشتم فیلمی درباره ی حال و هوای ورزشی این بچه ها بسازم. آقای فهیمی یکی از اساتید و دوستان نزدیک من است که برای هر کاری با او مشورت می کنم. وقتی با او گفتم فیلمنامه ای می خواهم که درباره ی ورزش باشد، پذیرفت و پس از مدتی قصه «پارادوپینگ» شکل گرفت.
* یعنی بچه تپلی که دوست دارد وارد یک تیم فوتبال شود را خودتان دیده بودید؟
وقتی ایده این کار را با آقای فهیمی مطرح کردم، پیشنهاد کرد که سراغ همین بچه ها بروم و پای خاطرات و دغدغه هایشان بنشینم. خاطرات این بچه ها را گردآوری کردیم تا به یک قصه رسیدیم.
در کارهای کودک ما همیشه داریم خاصیت های مثبت بچه ها را نشان می دهیم و هیچ گاه سراغ کارهای منفی آنها نرفته ایم. البته در داستان ما هم این بچه واقعاً آزاری به دیگری نمی رساند و فقط بواسطه فشاری که بر روی خود احساس می کرد کوشش کرد مشکلی را برای دوستش به وجود بیاورد تا او هم به نتیجه مطلوب نرسد
* یکی از خاصیت های این پسربچه در قیاس با نمونه های مشابه این است که در عین تلاشش برای رسیدن به یک آرزو، اصلاً کاراکتر جنگنده ای ندارد و اتفاقاً نسبت به فضای پیرامون خود به شدت منفعل است. این تصویر هم او را باورپذیر و ملموس کرده و هم کاراکتر بانمکی از او به تصویر درآورده است.
آریو کاراکتری است که از همه جهت تحت فشار است. او هم از طرف خانواده تحت فشار است و هم از جانب دوستانش. نکته ای که با آقای فهیمی هم درباره ی آن صحبت کردیم همین بود که در کارهای کودک ما همیشه داریم خاصیت های مثبت بچه ها را نشان می دهیم و هیچ گاه سراغ کارهای منفی آنها نرفته ایم. البته در داستان ما هم این بچه واقعاً آزاری به دیگری نمی رساند و فقط بواسطه فشاری که روی خود احساس می کرد کوشش کرد مشکلی را برای دوستش به وجود بیاورد تا او هم به نتیجه مطلوب نرسد. او به شدت علاقه دارد که دروازه بان تیم فوتبال شود اما هم خانواده بواسطه نگرانی هایشان مانع او شده اند و هم دوستش دارد پیش پای او سنگ اندازی می کند.
* حس انتقام به خوبی در این داستان نمود دارد و شاید بنا بر این است که در کارهای کودک کمتر سراغ چنین تصویرهایی می روند!
البته تاکید می کنم که در این داستان هم او انتقام سنگینی نمی گیرد، تنها می خواهد موقعیتی که خودش از آن محروم مانده است، به دیگری هم نرسد!
* بازیگر بانمکی برای نقش اصلی انتخاب نموده اید، چگونه به این گزینه رسیدید؟
انتخاب بازیگر و بازیگردانی این پروژه برعهده آقای فهیمی بود. نزدیک به یک ماه آن هم در وضعیت کرونا برای انتخاب بازیگران وقت گذاشتیم. ابتدا یک فراخوان بازیگری در مدارس و فضای مجازی منتشر کردیم که در حدود ۱۲۰ نفر با مشخصات یک پسر چاق، انتخاب شدند. از میان آنها بازهم دست به انتخاب زدیم که خیلی هم این پروسه سخت بود. شیوه آقای فهیمی هم در بازیگردانی اینطور بود که متن در اختیار بچه ها نمی گذاشت و چند دقیقه پیش از هر سکانس، دیالوگ ها را با آنها تمرین می کرد تا جلو دوربین بروند. برای رسیدن به گزینه نهایی و بازی گرفتن از بازیگر اصلی آقای فهیمی بسیار زحمت کشیدند. کار در مدرسه هم سختی های خودرا داشت و در ایام تصویربرداری علاوه بر کارگردان و عوامل فیلم، ما مربی و ناظم این بچه ها هم بودیم! کار با بازیگران کودک واقعاً دشوار است. نمایی از فیلم کوتاه «پارادوپینگ»
* در مقام کارگردان، خودتان «پارادوپینگ» را بیشتر در ژانر ورزشی می دانید یا روایتی اجتماعی متناسب با گروه سنی کودک و نوجوان؟
این نخستین کار حرفه ای من شمرده می شود که مشاوره های آقای فهیمی در این کار بسیار به من کمک کرد. علاقه شخصی خودم در فیلمسازی پرداختن به سوژه های اجتماعی با لحن کمدی است. در عین حال بواسطه سابقه ای که در محیط ورزش داشتم، می دانم که دراین زمینه هم سوژه های بسیاری وجود دارد. سوژه های بسیار زیادی در همین تیم های ورزشی و به ویژه باشگاه های فوتبالی وجود دارد.
* که کمتر فیلمسازی هم سراغش می رود!
بله. من به شخصه اما به این فضا علاقه مندم و شاید یک کار ورزشی دیگر هم بسازم. البته نمی خواهم خودم را در یک قالب تکرار کنم و دوست دارم در زمینه ها و ژانرهای مختلف تجربه داشته باشم. در عین حال در دنیای ورزش سوژه های بسیار جذابی وجود دارد.
این فیلم در حدود ۴۰۰ میلیون تومان هزینه داشت که برای آن وام شخصی گرفتم و هنوز هم دارم قسط های آنرا پرداخت می کنم. پس از تولید بود که در پیچینگ انجمن سینمای جوان ثبت نام کردم و فیلمم پذیرفته شد. حدود ۱۰۰ میلیون تومان هم آنها پرداخت کردند. باشگاه مس مبلغ خیلی کمی در این پروژه سرمایه گذاری کرد اما در مجموع از فیلم حمایت کردند
* اشاره به حضورتان در باشگاه مس رفسنجان داشتید؛ آیا باشگاه در حوزه تامین مالی این پروژه از شما حمایت کرد؟
هزینه های ساخت را بطور کامل باشگاه تامین نکرد و تنها قسمتی از آنرا پرداخت. این فیلم در حدود ۴۰۰ میلیون تومان هزینه داشت که برای آن وام شخصی گرفتم و هنوز هم دارم قسط های آنرا پرداخت می کنم. پس از تولید بود که در پیچینگ انجمن سینمای جوان ثبت نام کردم و فیلمم پذیرفته شد. حدود ۱۰۰ میلیون تومان هم آنها پرداخت کردند. باشگاه مس مبلغ خیلی کمی در این پروژه سرمایه گذاری کرد اما در مجموع از فیلم حمایت کردند.
* یعنی اینطور بود که چون در باشگاه شاغل بودید، از فیلمتان حمایت کامل کرده باشند؟
نه این طور نبود. فیلم را با پول شخصی ساختم و حمایت های مالی بعد هم مربوط به پس تولید پروژه بود. البته جدا از مسائل مالی در دیگر زمینه ها باشگاه از ما حمایت کرد. برخی از همین بچه ها که در فیلم می بینید، از بچه های آکادمی باشگاه مس هستند.
* بنظر می رسد ۴۰۰ میلیون تومان هم بودجه بالایی برای تولید این فیلم باشد.
هزینه های تولید بسیار بالاست و همین الان اگر بخواهید یک فیلم کوتاه دیگر را بسازید، حداقل برآورد شما ۵۰۰ میلیون تومان می شود که بخش عمده ای از آن هم مربوط به تامین تجهیزات است. همان تجهیزاتی که ما سال قبل برای این فیلم گرفتیم، امسال هزینه تامین آنها چندین برابر شده است.
* یکی از نکات در تصمیم پایانی کاراکتر اصلی، تأثیرپذیری او از رفتار پدرش است. چقدر در حوزه نمایش این تأثیر تعمد داشتید؟
بالاخره در فیلم می بینیم که او سر میز ناهار چیزهایی را از پدرش می پرسد و بعد بر طبق همان شنیده ها که در ذهنش مانده است دست به انتقام می زند. بالاخره بچه ها از پدر و مادر و محیط پیرامون خود الگوبرداری و گاه تقلید می کنند و این نکته هم در فیلم وجود دارد.

* باتوجه به تأکیدی که جشنواره فیلم کوتاه تهران در حوزه توجه به گونه های مختلف داشت، فیلم شما چندان موردتوجه قرار نگرفت، انتظار توجه بیشتر نداشتید؟
من نتوانستم همه فیلم های جشنواره را ببینم. بنا بر این هم نمی توانم قضاوتی دراین زمینه داشته باشم. فیلمم در جشنواره پذیرفته شد اما در حوزه داوری ها هیچ دلخوری ای نداشتم. واقعیت این است که جایزه برایم موضوعیت نداشت و جایزه اصلی ام این بود که با فیلمم توانستم مردم را بخندانم و سرگرم کنم. این دستاورد برایم بسیار با اهمیت تر از گرفتن هر جایزه ای بود.
* این بازخورد از مخاطب را غیر از اکران جشنواره ای در چه زمینه های دیگری تجربه کرده اید؟
غیر از جشنواره چند اکران محدود در رفسنجان داشتیم. البته اکران عمومی نداشتیم اما هر گروهی از مخاطبان که به تماشای فیلم نشستند، پس از آن ابراز کردند که بسیاری از فیلم خوششان آمده است. این برایم حس خوبی داشت.
* برنامه تان برای ادامه مسیر فیلمسازی چیست و آیا قصد ورود به سینمای بلند را هم دارید؟
اینگونه نیست که پس از ساخت یک فیلم کوتاه بخواهم به سرعت وارد سینمای بلند شوم. هنوز می خواهم فیلم کوتاه بسازم و در این عرصه تجربه کسب کنم. ان شالله پس از ساخت چند فیلم کوتاه دیگر و کسب تجربه بیشتر شاید سراغ سینمای بلند هم بروم. هم اکنون هم روی فیلم دیگری با موضوع کودکان و ارتباط آنها با لطمه های اجتماعی کار می کنم که آنرا هم با بودجه شخصی و در قالب فیلم کوتاه خواهم ساخت. فیلم «پارادوپینگ» هم هم اکنون در اختیار پخش کننده بین المللی قرار دارد و مقرر است در چند جشنواره خارجی حضور داشته باشد. نخستین حضور هم جشنواره فیلم های کودک و نوجوان چین است که فیلم ما در آن پذیرفته شده و اردیبهشت ماه سال آینده انجام می شود.


منبع:

1401/12/02
08:59:35
5.0 / 5
430
تگهای خبر: بازی , باشگاه , برنامه , تجربه
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۷ بعلاوه ۱
فیفا و PES

بازی فوتبال
pesfifa.ir - حقوق مادی و معنوی سایت بازی فوتبال محفوظ است

بازی فوتبال

بازیهای کامپیوتری