برو، سفر به سلامت!

برو، سفر به سلامت!

بازی فوتبال: این قلدرخان، بهترین داور تاریخ ایران، قصد مهاجرت كرده و شاید طولی نكشد كه دل فوتبال ایران برایش تنگ شود. قلدرخان! برو، سفر به سلامت.»



به گزارش بازی فوتبال به نقل از ایسنا، روزنامه شرق نوشت: ««زمان دانشگاه رفتن پسرم و مدرسه رفتن دخترم فرارسیده است و با عنایت به شرایطی كه در كشور استرالیا فراهم گردید، به فكر مهاجرت افتادم. با عنایت به این كه اقامت استرالیا را داشتم، تصمیم گرفتم به این كشور مهاجرت كنم و اگر از اقامت اروپا برخوردار بودم به این قاره می رفتم.» این قسمتی از صحبت های علیرضا فغانی با ایسناست؛ مردی كه بدون ذره ای تردید بهترین و پرافتخارترین داور تاریخ ایران است. او چند روزی است كه به همه آگاهی داده می خواهد به همراه خانواده اش به استرالیا مهاجرت كند و قید زندگی در ایران را زده است. می گوید احیانا آخرین قضاوتش در ایران هم همان بازی هفته دومی بوده كه برای استقلال و فولاد سوت زده است. خودش هم هنوز نمی داند آیا دیگر برای لیگ ایران سوت می زند یا نه ولی خیلی خوب می داند مصمم است كه برای داشتن زندگی ای بهتر، دست كم برای همسر و فرزندانش، می خواهد از ایران مهاجرت كند.

مرد پرسروصدای داوری ایران در شرایطی از بازی استقلال و فولاد بعنوان آخرین سوتش در لیگ ایران یاد می كند كه اتفاقا از همین بازی استقلال در دهه گذشته بود كه خودش را به جامعه داوری ایران، آن هم به شكلی متمایز نشان داد؛ استقلال در فصل ۸۸-۸۷ با فرهاد مجیدی، یكی از محبوب ترین چهره هایش، مشغول هنرنمایی بود تا این كه سروكله داور كمتر شناخته شده ای به نام فغانی پیدا شد. وی در دیدار همان فصل استقلال با صبا دو بار به ستاره آن روزهای استقلال، یعنی فرهاد مجیدی كارت زرد نشان داد و او را از زمین مسابقه با حالتی خاص كه نشان از قدرت فرماندهی اش بود، اخراج كرد. علیرضا می توانست مماشات كند و داور مورد علاقه آبی ها كه دست برقضا تعدادشان كم نیست باشد ولی او نشان داد تمایلی به مماشات كردن با ستاره ها ندارد. فرهاد را اخراج كرد تا داور پرجذبه ای در ایران متولد شده باشد. پس از بازی، استقلالی ها مقابل اش جبهه گرفتند؛ از خود مجیدی و هوادارانش گرفته تا صمد مرفاوی كه آن روز هدایت این تیم را بر عهده داشت. اقتدار فغانی اما برایش چیز دیگری بود. جدالش با ستاره ها، داخلی و خارجی نداشت و او بارها از رونالدینیو گرفته تا نیمار و تونی كروس، مقابل شان ایستاد تا نشان دهد وقتی پای قاضی به میان می آید، باید احترام ها را چند برابر حفظ كنند. دلخوری از فغانی البته فقط مختص استقلالی ها نیست. پرسپولیسی ها هم مدت ها از سوت هایی كه او زده گلایه داشته و مقابل اش جبهه گرفته اند؛ چه بسا چند بازی حساس را هم به نفع رقیب سرخ پوش تهرانی (ناخواسته) سوت زده، ولی از اصولش عدول نكرده است. تبریزی ها هم از دست او گلایه دارند و اعتقاد دارند در فصلی كه می توانستند در آخرین دیدار جام قهرمانی را برای نخستین بار در تاریخشان بالای سر ببرند، همین فغانی با سوت های اشتباه مانعش شده است. این سه تیم تنها نیستند و سپاهان، خصوصاً زمانی كه امیر قلعه نویی هدایتش را بر عهده داشت، همواره از سوت های این داور گلایه داشت.

زندگی حرفه ای برای فغانی اما مسیری عكس داشت؛ هر چه در ایران از او نارضایتی بیشتر می شد، خارج از مرزهای ایران رضایتمندی از او بیشتر می شد! این جریان عكس آن قدر ادامه داشت كه فغانی نه در ایران، بلكه در معتبرترین میدان های جهانی مزدش را گرفت. از سوت زدن در لیگ قهرمانان آسیا گرفته تا قضاوت در فینال المپیك و سوت زدن در معتبرترین تورنمنت فوتبالی دنیا، یعنی جام جهانی. كار فغانی آن قدر سكه شده بود كه شاید اگر اندكی بی مهری نبود، او می توانست همین سال پیش فینال جام جهانی را هم سوت بزند. هر چند دست آخر سوت زدن چهار بازی مهم، ازجمله دیدار رده بندی جام جهانی هم به اعتبار وی در عرصه بین المللی ارزش بیشتری بخشید.

محبوب آن طرفی، منفور این طرفی

قضاوت برای علیرضا فغانی شاید پرداختن به عشقی دیرینه باشد ولی برای او قضاوت كردن در ایران فقط به مدلول در سوت دمیدن در یك بازی فوتبال نبود. علیرضا حس می كرد كه باید با قضاوتش مانع از قضاوت مردم شد! او بر خلاف جریانی كه بسیاری برای نگه داشتن خودشان در مسیر، به آن دست می زدند اهتمام كرد مسیری متفاوت را در پیش بگیرد و كاری كند كه به نظرش درست است؛ هر چند آن كار با عقیده و آرمان عده ای در تضاد باشد. او از فضای مجازی، رفتار پرخاشگرانه بازیكنان و سرمربیان ایرانی آشفته بود و رضایتی نداشت. از فحاشی هایی كه نسبت به وی در فضای مجازی صورت می گرفت دلش پرخون بود ولی از هیچ كدام به اندازه این كه او را بی خود قضاوت می كردند، دلخور نبود. قاضی نمی خواست ناعادلانه مورد قضاوت بقیه قرار بگیرد. در این راه هم راه ساده ای در پیش گرفت و آن، نه تكذیب، بلكه توضیح دقیق و «تأكید» بر توضیح دقیق است. چیزی كه رسانه ها و فضای مجازی از او بعنوان «حركت جنجالی فغانی» نام می بردند در واقع دفاع از عقیده ای بود كه خود این داور پس ذهنش داشت. نمونه اش هم زیاد است؛ چند تای برجسته اش اما مربوط به جام جهانی و اندكی پس از جام جهانی است؛ چه آن زمان كه او روی سكوها داشت به طرف گوشی اش بوسه می فرستاد و چه آن زمان كه كنار همسر یكی از همكارانش عكسی به یادگار گرفت. انگار در ایران مسابقه ای به راه افتاده بود تا قضاوت منفی درباره داور ایرانی را سرعت ببخشند و به خیالشان، فغانی را از عرشی كه به درستی از آن بالا رفته بود به فرش بكشند.

او می توانست خیلی سریع بهانه ای دست وپا كند و جایگاهش را از چیزی كه در ایران دارد، سفت تر كند ولی ترجیح داد بجای «ماست مالی» كردن از عقایدش بگوید: «از هیچ كاری كه در روسیه انجام دادم، پشیمان نیستم. به این هم فكر نمی كنم كه چه برداشتی می شود. من اعتقاد خودم را دارم. البته كه هیچ كس كامل نیست اما كاری نكرده ام كه بخواهم پشیمان شوم.» وی گفت بوسه را برای دخترش پشت تلفن فرستاده و آن زن هم كه با او عكس یادگاری گرفته، فرناندا همسر ساندرو ریچی، داور برزیلی است كه دوستی شش ساله ای با آنها دارد.

بازگشت فغانی از روسیه به ایران اما خالی از قصه بافی نبود؛ خانمی در فرودگاه به استقبال او آمد كه خیلی ها تصور می كردند همسرش است ولی خودش به اصرار تاكید داشت كه هر جا نوشته یا گفته اند آن شخص همسرش است، آن نوشته اصلاح گردد و بنویسند یا بگویند كه او خواهر همسرش است. خودش می اظهار داشت: «برایم مثل خواهر است.» حتی زمانی كه در گفت وگوی زنده رادیویی مجری از او درباره برخورد با همسرش پرسید، بدون این كه چیزی را كتمان كند، حرف های مجری را اصلاح كرد و گفت او خواهر همسرش بوده است.

جرقه مهاجرت فغانی از ایران همان زمان ها زده شد؛ همان زمانی كه درباره عكسش با همسر دوست برزیلی اش در ایران روایت های زیادی ساخته شد. می گفتند فغانی خسته شده و تمایل بیشتری به حضور در ایران ندارد ولی خودش در آن برهه گفت قصد رفتن ندارد و بااینكه از برخی رفتارها ناراحت است ولی می ماند. حتی در همین آخرین گفت وگویش نیز می گوید: «پوست كلفت تر از آن هستم كه بخواهم از چیزی فرار كنم.» با این وجود كیست كه نداند پوست كلفتی هم حدی دارد. فغانی در حالی این روزها قصد مهاجرت به استرالیا را كرده كه حتی بانكهای ایرانی هم با او سر ناسازگاری گذاشته بودند! ماجرای رفتار عجیب بانكی ها را خودش برای خبرآنلاین این طور توصیف می كند: «زمانی می گفتند حقوق قضاوت در جام جهانی به فرانك سوئیس است و تا تبدیل گردد، طول می كشد ولی الان پول در بانك سامان است. مشكل این است كه بانك سامان دلارهای آن فرانك ها را نمی دهد و می گوید ریال بگیرید و مبلغی را كه طلبكاری می گوید دلار چهارهزارو ۲۰۰ است.» ماجرا از این قرار بود كه در آن برهه دلار در بازار ۱۲ هزار تومان بود ولی بانك مورد اشاره می خواست ۶۰ هزار دلار فغانی را به صورت ریالی و با نرخ دلار چهارهزار و ۲۰۰ تومان بدهد!

او تجربه حضور در شورای شهر را هم دارد و البته از آن دلزده است و می گوید «دیگر تا آخر عمر سراغ سیاست نمی رود.» بی مهری های زیادی دید؛ چه در زمین مسابقه و چه بیرون از آن ولی حتی یك دفعه هم حاضر نشد از اصولی كه برای خودش تعریف كرده است، عدول كند. سرپرست تیم های زیادی برای او خط و نشان كشیدند و گفتند حلالش نمی كنند، مربیان زیادی روبه رویش ایستادند و گفتند: «فكر می كنی چه كسی هستی؟» افراد زیادی به صفحات مجازی اش هجوم بردند و فحاشی كردند ولی او از همه اینها پلی ساخت برای رسیدن به پیشرفت در امر داوری. زمینه ای كه حالا در آن جزء یكی از ۱۰ داور برتر دنیاست و همه جا برایش سرودست می شكنند. با این وجود هنوز هم همان جمله معروف قلعه نویی درباره اش زیاد نقل می شود كه اظهار داشت: «به نظرم این آقا یك خودشیفتگی كاذب پیدا كرده و از بالا به پایین به همه تیم های فوتبال، بازیكنان و مربیان نگاه می كند. خودش را قلدرخانِ فوتبال ایران می داند.»

این قلدرخان، بهترین داور تاریخ ایران، قصد مهاجرت كرده و شاید طولی نكشد كه دل فوتبال ایران برایش تنگ شود. قلدرخان! برو، سفر به سلامت.»




منبع:

1398/06/18
12:45:31
5.0 / 5
4604
تگهای خبر: آنلاین , اقامت , المپیك , بازی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۳
بازی فوتبال
pesfifa.ir - حقوق مادی و معنوی سایت بازی فوتبال محفوظ است

بازی فوتبال

بازیهای کامپیوتری